مرگ حمید و کودک 2 ساله از تشنگی و گرما در دلگان + فیلم

حمید و فرزند خردسالش به نام عماد بعد از دو روز سرگردانی در کویر جازموریان جان خود را به دلیل گرما و تشنگی از دست دادند.

خرابی ماشین جوان 28 ساله در کویر جازموریان،او و فرزندش را به کام مرگ فرو برد.

تا چشم کار می کرد خاک بود و خاک !

مرد جوان کودک خردسالش را در آغوش گرفت و سرگردان و وحشت زده دوید.

هرم گرمای سوزان جلگه چاه هاشم پوست صورت لطیف پسرک را می سوزاند و صدای گریه و ضجه هایش در کویر می پیچید.

پدر از استیصال به گریه افتاده بود لابد.نگاهش شاید به لب های ترک خورده عماد بود.

بی هدف راه را در پیش می گرفت و باز هم سراب و باز هم بیراهه.

خدا می داند چه گذشت بر او در دو روز سرگردانی !

خدا می داند ناله های فرزندش چه خطی بر قلبش انداخت،در واپسین لحظه های دست و پنجه نرم کردن با مرگ .

و در مرز باریک مرگ و زندگی وقتی دیگر نای رفتن نداشت،در سایه یک درخت که تنها پناهگاه او و فرزندش بود بی حال و بی صدا آرمید.

کشف اجساد پدر و کودکش که از گرما و بی آبی هلاک شدند،بعد از 48 ساعت از ناپدید شدن آنها در کویر جازموریان،صحنه تلخ دردناکی بود که تصویر آن هرگز از ذهن ماموران نیروی انتظامی دلگان پاک نخواهد شد.

«اینجا هوا خیلی گرم است.در منطقه دلگان و ایرانشهر و بمفور سیستان بلوچستان،گاهی دمای هوا به 60 درجه هم می رسد و نفس کشیدن سخت می شود.»

این اولین جمله هایی است که پسرعموی حمید،وقتی از او می خواهیم در مورد حادثه مرگ تلخ حمید و به پسرش توضیح دهید بر زبان می آورد.

او در ادامه می گوید:«در منطقه جلگه چاه هاشم ،ماشین تردد نمی کند.موبایل هم آنتن نمی دهد.»

کنار هم گذاشتن این پازل در هم ریخته می تواند تجسم تصویری منسجم را در ذهن سبب شود.

همین توصیف ساده کافی است که بشود این نتیجه را گرفت : مرگ کسی که با پای پیاده در این منطقه گرفتار شود حتمی است.

برادر حمید در ادامه صحبت های پسرعمویشان گفت:«فاصله بین روستاهای این منطقه خیلی زیاد است.هوا هم گرم و کویری است.تصورش را بکنید از ایرانشهر تا دلگان 200 کیلومتر راه هست و فاصله بین جلگه چاه هاشم تا کویر جازموریان هم 250 کیلومتر است.»

ماشین حمید خراب شد و موبایل آنتن نمی داد

برادر حمید جفادارشاهوزهی عزادار و داغدار برادر کوچک خود است.او در مورد جزئیات این حادثه به خبرنگار رکنا می گوید:«یک هفته ای می شد که برادرم از زندان آزاد شده بود.او به اتهام حمل موادمخدر در زندان بود و با وثیقه او را بیرون آورده بودیم.حمید 28 ساله بود و فرزندش عماد هم حدود دو و نیم سال داشت.برادرم ساکن زاهدان بود.او برادر ناتنی من است و از مادر جدا هستیم.مادر حمید در ایرانشهر زندگی می کرد.روز حادثه لابد برادرم می خواست به مادرش سر بزند یا شاید هم کار دیگری داشت.برای اینکه تنها نباشد عماد را هم با خودش برده بود.اما در بین راه.ماشینش خراب شده بود.آنجا موبایل هم آنتن نمی داد و تردد هم کم بود.شاید برادرم با تصور اینکه راه روستا را بلد هست،از ماشین پیاده شد اما در کویر گم شده و سر گردان شده بود.»

جسد حمید و پسرش زیر درخت پیدا شد

حدود سه روز می شد که حمید و عماد ناپدید شده بودند.خانواده حمید هر جایی را به فکرشان می رسید در پی آنها می گشتند.اما خبری نبود.تا اینکه بالاخره 16 خرداد بود که ماموران نیروی انتظامی دلگان،دو جسد بی جان را که زیر یک درخت در جلگه چاه هاشم افتاده بودند کشف کردند.

برادر حمید در ادامه گفت:«ماموران پلیس،کارت شناسایی حمید را در جیب او پیدا کرده بودند و با تلفن همراهش موضوع را به همسر او اطلاع داده بودند.برادرم و فرزند خردسالش بعد از دو روز سرگردانی در کویر بر اثر تشنگی جان خود را از دست داده بودند.»

روز گذشته جسد حمید و عماد به خانواده آنها تحویل داده شد و داغ آتاب سوزان دلگان به دل این خانواده داغی ابدی گذاشت.