۲۱ فروردین ، یادآور رشادتها و حماسه سازیهای بزرگ مردی از خطه خراسان است، شهید علی صیاد شیرازی فرماندهی دلاور که در بسیاری از عملیاتهای دفاع مقدس نقشی تعیین کننده داشت و اگر او نبود اتحاد میان ارتش و سپاه هم در این روزگار با این شدت حس نمیشد.
شهید صیاد درباره خانواده و اجدادش اینگونه میگوید: «اجداد من از عشیرهای به نام اخت افشار میباشند که از اصطهبانات و نیریز در فارس تا سیرجان، بافت و جیرفت در کرمان گسترش یافتهاند. پدربزرگم صیاد همراه فرزندانش و مال و احشامش دهها سال پیش به سوی خراسان و شهرستان مشهد به راه افتادند و به شهرستان درگز کوچ کردند.
پس از ولادت من و حدود یک سال اقامت در این شهر بر حسب شغلی که پدرم داشت، درجهدار ژاندارمری حدود ۲ سال در مشهد اقامت کردم و حدود ۱۵ سال در مازندران، یعنی در شهرهای گرگان، آمل و گنبدکاووس به سر بردهام. سال ششم ریاضی، یعنی سال آخر دبیرستان را در تهران گذراندم و از دبیرستان امیرکبیر فارغالتحصیل شدم.»
زندگی در شهرهای مختلف و عشق و علاقه فراوان به ایران، علی صیاد شیرازی را برای زندگی و کار سخت در ارتش آماده کرد، او یک سال پس از کسب مدرک دیپلم ریاضی راهی دانشکده افسری ارتش شد تا علوم نظامی را با تمرکز بیشتری بپردازد.
او در خصوص اقدامات خود پس از اخذ درجه افسری میگوید: «پس از طی یک سال دوره مقدماتی رسته توپخانه، به لشکر ۲ تبریز رفتم.
در سال ۱۳۴۸ مأموریت استقرار در مرزهای غرب کشور، قصرشیرین به لشکر ۲ تبریز داده شد. بنده به عنوان افسر دیدهبان توپخانه و معاون آتشبار، حدود یک سال در این مأموریت به سر بردم. لشکر تبریز در سال ۱۳۴۹ منحل شد و گردان ما که گردان ۳۰۲ توپخانه بود به توپخانه لشکری، لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه انتقال یافت و من فرمانده آتشبار شدم. بعد از یک بار جابجایی و انتصاب در فرماندهی آتشبار در گردان ۳۱۶ توپخانه، برای گذراندن دوره آموزش زبان انگلیسی به تهران رفتم. سپس با پذیرفته شدن در کنکور اعزام به خارج در سال ۱۳۵۱ برای طی یک دوره تخصصی توپخانه تحت عنوان دوره هواسنجی بالستیک توپخانه به آمریکا رفتم.»
اما سفر به آمریکا هم نتوانست او را از فعالیتهای انقلابی دور کند و بعد از بازگشت از آمریکا راه انقلاب را در پیش گرفت.
اواخر سال ۱۳۵۲ بود که نامه انتقالی اش به اصفهان آمد، شهری که در آن شخصیت سیاسی صیاد شکل گرفت.
تاسیس گروه مخفی همراه شهیدان کلاهدوز و اقارب پرست از او به عنوان عضوی از ارتش شاهنشاهی یک مرید مخلص ساخت، فعالیت این گروه به حدی عالی پیش رفت که حتی تا روزهای آخر رژیم شاه هیچ ردی از افراد این گروه به دست ساواک نیافتاده بود، اما در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی در ۱۹ بهمن سال ۵۷ شهید صیاد شیرازی به مدت سه روز و به اتهام تحریک سربازان به شورش و آشوب در پادگان بازداشت شد و در نهایت با پیروزی انقلاب اسلامی آزاد شد.
انقلاب اسلامی پیروز شد و زندانیان سیاسی آزاد شدند، علی صیاد شیرازی که تنها سه روز را در زندان رژیم شاه بود تا مهر سال ۵۸ در پادگان اصفهان به تربیت نیروهای انقلابی پرداخت از سربازان پادگان گروه ۳۰ نفرهای را تشکیل داد و این نیروها در آیندهای نه چندان دور به سپاه پاسداران پیوستند و در جنگ تحمیلی رشادتهایی از خود به نمایش گذاشتند.
١٧ مهرماه ۵۸ اخبار ناگواری از کرمانشاه و مهاباد به گوش رسید اخباری که تن هر آزادهای را به لرزه درمیآورد، قتل عام ۲۳ پاسدار و سقوط پادگان مهاباد تنها گزیدهای از جنایات ضدانقلاب در منطقه کردنشین ایران بود، همین حوادث دکتر چمران و شهید صیاد را به همراه تنی چند از فرماندهان به کرمانشاه کشاند.
بعد از ۱۷ روز حضور در سردشت و پاکسازی منطقه از نیروهای ضدانقلاب با عملیاتهای چریکی، شهید صیاد شیرازی قرارگاه عملیاتی غرب در کرمانشاه را تشکیل داد و فرماندهی این قرارگاه را به عهده گرفت، با تشکیل این قرارگاه اتفاقات مهمی به نفع جبهه انقلاب در غرب کشور رخ داد که آزادسازی مریوان و پاکسازی محورهای مواصلاتی استانهای غربی کشور از مهمترین این اقدامات بودند.
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
دلاوری ها و رشادت های صیاد شیرازی در هشت سال دفاع مقدس بر هیچکس پوشیده نیست، براساس شواهد تاریخی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی یکی از فرماندهانی است که نقش برجسته و فراموش نشدنی در عملیات های مهم جنگ تحمیلی علیه ایران داشته است.
این ایثارگری ها به حدی برجسته بود که مطبوعات کشورهای خارجی را نیز به تحسین واداشت.
نشریه مالین چاپ فرانسه در سال ۱۳۶۲ امیر سرافراز ارتش را اینگونه توصیف میکند:
«برای صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران، کلید پیروزی به تانک و موشک بستگی ندارد؛ بلکه تنها به اعتقاد به خدا بستگی دارد. قدی کوتاه، نگاهی روشن و دستهایی که با انگشتر عقیق صاف روی میز ستاد مشترک روی هم قرار گرفتهاند. این متخصص توپخانه که دوره تخصصی خود را در آمریکا گذرانده و امروزه فرماندهی نیروی زمینی ارتش ایران را هدایت میکند، از فرمولها نمیترسد.
با شروع جنگ تحمیلی رشادتهای بسیاری از شهید صیاد شیرازی در تاریخ به ثبت رسیده است، اما کارشکنی بعضیها از دست اندرکاران این دلاوریها را کمرنگ کرده است.
دسیسهها و کارشکنیهای بنی صدر در سالهای اول جنگ تحمیلی بر هیچ کس پوشیده نیست، رد کردن طرح و برنامه شهید و بی توجهی او به جبههها الخصوص جبهه غرب، علی صیاد شیرازی را به شدت عصبانی کرد، ایشان درخاطرهای نقل میکند: «نامهای به من ابلاغ شد تا قرار گاه را برهم بزنم و به عنوان مشاور فرمانده لشکر کردستان در امر عملیات نامنظم کار کنم؛ یعنی مسئولیت من از فرماندهی منطقه کرمانشاه و کردستان محدود به کرمانشاه شد.
حالا میبایست یک دفعه تشکیلات را برهم میزدیم در حالی که کار تمام نشده بود، چون کار را غیر معقول میدیدم؛ غفلت کردم و نامهای تهیه کردم و در آن جملاتی نوشتم که از نظر نظامی حالت طغیان و سرپیچی و تمرد را داشت. مستندترین مدرکی که بنیصدر به تحریک اطرافیانش همه جا بگوید ببینید این همان است که میگفتم؛ صیاد طغیان و تمرد کردهاست.
بنیصدر نامه را مستقیم برده بود خدمت حضرت امام (ره) و گفته بود که صیاد شیرازی تمرد کرده. حضرت امام (ره) مرا که نمیشناخت ایشان هم همان اعتقادی که به اصول دین داشتند دستور داده بودند؛ با ایشان طبق مقررات رفتار کنید و منظور از مقررات نه تنها برکناری با قاطعیت بلکه گرفتن درجه و حتی دادگاهی کردن بود.»
عزل او از فرماندهی نیروی زمینی ارتش را شاید موهبتی از سوی دشمنی مانند بنی صدر دانست، چون این اقدام باعث اتحاد و نزدیکتر شدن ارتش و سپاه پاسداران آن هم در سالهای اول جنگ شد.
شهید صیاد بعد از خلع درجه به صورت کاملا افتخاری و به مدت ۸ ماه وارد ستاد مرکزی سپاه پاسداران و معاونت طرح و برنامه ریزی سپاه شد.
ایجاد وحدت و یکپارچگی میان نیروهای مسلح در زمان پرآشوب جنگ، یکی از مهمترین اقداماتی بود که شهید صیاد شیرازی در آن نقش داشت،
این اقدام او در همان روزهای اول جنگ نتایج موثری مانند مهار پیشروی دشمن در عملیاتها و حفظ تمامیت ارضی در مقابل دشمن را به همراه داشت.
شهید صیاد شیرازی به همراه شهید کلاهدوز یکی دیگر از فرماندهان ارتش واحد طرح و عملیات سپاه را راه اندازی کردند که در این واحد نیروهایی از ارتش در دوره یک ماهه به تربیت و آموزش تئوریهای نظامی به ۳۰ تا ۴۰ نفر از اعضای سپاه پاسداران میپرداختند.
پس از خلع و فرار بنیصدر، محمدعلی رجایی به کرسی ریاست جمهوری تکیه زد و بار دیگر شهید صیاد شیرازی به بدنه ارتش بازگشت و برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش تحت عنوان قرارگاه حمزه سیدالشهداء را راهاندازی کرد.
فرماندهی که کابوس منافقین شد
یکی از عملیات هایی که شهید صیاد شیرازی در آن نقش بسیار مهمی را ایفا نمودند عملیات مرصاد یا به قول منافقین فروغ جاویدان بود.
روزهای اول مرداد ۱۳۶۷ و تنها چند روز پس از امضای قطع نامه خبرهای خوشایندی از غرب کشور به گوش نمیرسید، دوشنبه سوم مردادماه همان سال بود که منافقین در محور قصرشیرین ـ کرمانشاه در یک ستون منظم و منسجم حمله خود را برای تصرف کرند و اسلامآباد و سپس حرکت به سوی کرمانشاه آغاز کردند.
شهید سپهبد علی صیادشیرازی که در آن زمان نمایندگی حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع را به عهده داشت، او ضدانقلاب و منافقین را از کردستان میشناخت و به همین دلیل بود که برای مقابله با منافقین راهی کرمانشاه شد.
صیاد شیرازی با یک فروند بالگرد ۲۱۴ که دو فروند بالگرد هجومی کبرا آن را اسکورت میکردند، برای شناسایی دشمن روی محور کرمانشاه - قصرشیرین پرواز کرد.
این فرمانده باتدابیر لازم پس از حضور در منطقه تمامی محورهای هجوم منافقین را شناسایی و ابتکار عمل را از آنها گرفت و با این کار عملا حرکت ستون نظامی منافقین را متوقف کرد.
قسمتی از خاطرات این امیر سرافراز سپاه اسلام در مورد عملیات مرصاد را باهم میخوانیم: «شبانه خودم را با یک فروند هواپیمای فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پیشروی دشمن را از نزدیک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم.
چنان جو پریشانی و اضطراب در مردم ایجاد شده بود که سراسیمه از خانه بیرون آمده بودند. از طرفی جاده کرمانشاه به بیستون از خوردوهایی که در انتظار جابه جایی بودند، مملو بود و ترافیک سنگینی ایجاد شده بود. با یک فروند هلی کوپتر از فرودگاه به سمت یکی از قرارگاههای تاکتیکی سپاه پاسداران مستقر در طاق بستان حرکت کردیم.
نیمه شب چهارم مرداد بود و تا ساعت یک ونیم نتوانستیم ماهیت دشمن را به دست آوریم که چه کسی است که همین طور در حال پیشروی است. ساعت ۵ به پایگاه رفتم. همه را آماده و مهیا برای توجیه دیدم. پس از توجیه خلبانان تاکید کردم وضعیت خیلی اضطراری است. چارهای نداریم هلیکوپترهای کبری باید آماده باشند.
یک تیم آتش آماده شد ابتدا خودم با یک هلی کوپتر ۲۱۴ برای شناسایی دقیق و هماهنگی به سمت مواضع حرکت کردم و به این ترتیب اولین عملیات را علیه نیروهای مهاجم و منافق آغاز کردیم.
صبح روزپنج مرداد عملیات با رمز یا علی (ع) آغاز شد. در تنگه چهارزبر چنان جهنمی برای یاران صدام برپا شد که زمانی برای پشیمانی نمانده بود.
همزمان با عملیات هوانیروز علاوه بر گروههای مردمی، تعدادی از لشکرهای سپاه نیز که از جنوب به غرب آمده بودند، وارد عملیات شدند. راه از هر سو به روی بازماندگان کاروان بسته شده بود و آنان به سختی میتوانستند به عقب برگردند. بعضی از آنها به روستاها پناه بردند و بعضی هایشان با خوردن قرص سیانور به زندگی خود خاتمه داده بودند.
عملیات که تمام شد در جاده کرمانشاه - اسلام آباد غرب هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دخترانی که با ملت خود بسیار ناجوانمردانه رفتارکرده بودند. کسانی که روز تنهایی میهن به یاری اردوی خصم شتافته بودند.
حالا من از این عملیات نتیجه میگیرم که چقدر خداوند متعال ما را و رزمندگان اسلام و انقلاب را دوست دارد که در هرزمان طوری مقدر میکند که بسیاری از مشکلات ما باید با حالت سرافرازانه حل شود.»
نجات علی صادقی از همرزمان شهید صیاد شیرازی درباره حضور ایشان در عملیات مرصاد میگوید: نفوذ معنوی شهید صیاد شیرازی باعث شده بود که چه در ارتش، هوانیروز و سپاه حضور پیدا میکرد، همه با گوش کردن حرف ایشان از جان و دل کمک و همکاری داشتند، بنده در بازرسیهای ستاد کل شاهد این موارد بودم.
عملیات مرصاد ضربهای کاری به منافقین وارد کرد تا جایی که به گفته اسناد خود آنها حدود ۲ هزار نفر در تنگه چهارزبر به هلاکت رسیدند و بیش از هزار و ۵۰۰ نفر هم مجروح شدند.
علاوه بر اینها عملیات موفق آمیز مرصاد ضررهای مالی جبران ناپذیری را هم به منافقین تحمیل کرد تا جایی که بیش از ۱۲۰ دستگاه تانک، ۴۰۰ دستگاه نفربر، ۲۴۰ قبضه خمپاره انداز ۸۰ و ۶۰ میلی متری و ۳۰ قبضه توپ ۱۰۶ میلی متری در این عملیات منهدم شدند.
صیاد، شایستهی شهادت بود
در طول سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی و عملیات موفق آمیز مرصاد، منافقین درصدد به شهادت رساندن عامل شکستشان بودند، عملیات شهادت صیاد دلها را زنی بر عهده گرفت که در سال ۶۵ خود را جزو توابین نشان داد و از زندان آزاد شد.
زهره قائمی فرماندهی به شهادت رساندن سرلشکر صیاد شیرازی را بر عهده گرفت تا کینه چندین ساله منافقین را از این فرمانده دلیر بگیرد.
صیاد دلها، سحرگاه ۲۱ فروردین سال ٧٨ هنگام خروج از منزل توسط مردی در لباس رفتگر و ناشناسی ترور و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
ساعتی پس از این اقدام کینه ورزانه سخنگوی گروهک منافقین در مصاحبه با یکی از خبرگزاریهای فرانسه مسئولیت این جنایت خونبار را به عهده گرفتند.
پس از شهادت این امیر دریادل، رهبر معظم انقلاب به پاس رشادتها و فداکاری هایش درجه سپهبدی را به شهید صیاد شیرازی اهدا کرد.
حضرت آیت الله خامنهای بعد از شهادت شهید کاظمی به خبر شهادت شهید صیاد شیرازی اشاره کردند و فرمودند: آن روزی که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایسته شهادت بود؛ حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد.