واکنشهای مردمی و سیاسی به سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، بین کسانی که از این واقعیت استقبال کردند که رهبر مقاومت، علی رغم لحظات دشوار و سختی که مقاومت فلسطینی و فلسطینیها با آن مواجه هستند و کسانی که واکنش مقاومت لبنان به تجاوزات رژیم صهیونیستی را «مأیوسکننده» میدانند و انتظار واکنش جدیتر و سختتر از مقاومت را داشتند، در نوسان بود. این درحالی است که اگر قرار است، کسی نسبت به عملکرد مقاومت واکنش نشان دهد، ذی حقتر از مردم نوار غزه نیست، چراکه در این شرایط این تنها مردم غزه هستند که حق مطالبه از حزب الله و رهبر آن را در تشدید اقداماتش علیه رژیم صهیونیستی دارند. لذا واکنش افراد و شخصیتهایی که از لحاظ تاریخی به دشمنی با مقاومت معروف و شناخته شده هستند، مسخره و طنز خواهد بود.
تاخیر سید حسن نصرالله برای ایراد سخنرانی امری عادی نبود. درست است که این موضوع تا حدودی به ابهامی باز میگردد که دشمن از موضعگیری مقاومت مطلع نشود و آسوده خاطر نگردد، اما بعد دیگر آن مربوط به تصمیمگیری در مورد نحوه عمل مقاومت در لبنان و منطقه در دفاع از فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی از یک سو و حامیان غربی آن به ویژه آمریکا از سوی دیگر است.
گذشته از برخوردهای احساسی و گزافهگوییها، باید به این نکته توجه داشت که نصرالله برای توضیح آنچه جریان دارد، در شرایط سخت و دشواری قرار داشت، به ویژه آنکه عاشقان مقاومت چند هفته بود که منتظر سخنرانی وی و توضیح بسیاری از نکات بودند.
روزنامه الاخبار مینویسد: این نکتهای منفی برای حزب الله بود که افکار عمومی را به حال خود رها کرده بود تا تحت تأثیر جنایات گسترده دشمن و درد و رنج و فجایع مردم غزه منفعل شوند. اما این پایان کار نبود، بلکه اجازه دادند، برخی از فعالان و اصحاب رسانه و حتی سیاستمداران نهایت توان خویش را به کار برند و گو اینکه یکی از اعضای اتاق عملیات مشترک مقاومت هستند و بر همه امور اشراف دارند، تحلیلهای سیاسی و نظامی ارائه دهند که اصلا از آن بهرهای نداشتند. آنها به این اکتفا نکرده، بلکه پا را از این فراتر نهادند و سخنانی ایراد کردند، گویی از برنامهها و نقشههای مقاومت در لبنان و منطقه اطلاع دارند. این افراد در کنار سکوت طولانی سید حسن نصرالله و عدم ارائه هرگونه توضیح و شفافسازی درباره آنچه جریان دارد، از سوی رهبران و فرماندههان مقاومت باعث شد، روز گذشته این ذهنیت در افکار عمومی شکل گیرد که نصرالله آغاز نبرد بزرگ را اعلام خواهد کرد.
با این حال، آنچه روز گذشته رهبر مقاومت لبنان اعلام کرد، تا حد زیادی منعکس کننده تصور مشترک کل محور مقاومت بود. او به عنوان تأثیرگذارترین چهره محور مقاومت شناخته میشود و به اطلاعات دقیق در همه صحنهها و عرصهها دسترسی دارد. او باید به تبیین واقعیتها و حقایق با توجه به رخدادهای جاری در فلسطین، از عملیات طوفان الاقصی گرفته تا نبردهای جاری در غزه، حمایت گسترده نظامی آمریکا و غرب از رژیم صهیونیستی میپرداخت.
آنچه دیروز سید حسن نصرالله گفت را میتوان مقدمهای سیاسی برای مسیری جدید توصیف کرد که نه فقط مقاومت لبنان، بلکه دیگر اعضای این محور طی خواهند کرد. زمانی که به صراحت از دو هدف توقف تجاوز به غزه و تلاش برای پیروزی حماس و جنبش مقاومت در آنجا صحبت کرد، عملا سقف سیاسی بالایی تعیین کرد، این بدان معناست که مقاومت وارد مرحله جدیدی از عملیات نظامی شده است که انتظار آن هم به زودی میرود. چه بسا، دومین سخنرانی دبیرکل حزب الله که قرار است، هفته بعد، در سالگرد «روز شهید» ایراد شود، فرصت مناسبی باشد تا درباره این مسیر، ماهیت تهدیدات درونی آن، مکانیسم اقدام و آمادهسازی افکار عمومی برای مقتضیات این مرحله صحبت کند.
نصرالله دیروز سردرگم نشده بود، بلکه حتی بیش از آنچه از یک شخصیت پر احساس انتظار میرفت، محکم و قدرتمند بود، کسی که همواره در قبال جنایات دشمنان علیه مردم منطقه، به ویژه فلسطین، که محور اصلی تلاش شخصی او و مقاومت و محور مقاومت احساس همدردی میکند. هرآنچه تاکنون در قالب اعتراض ومطالبه گفته شده یا گفته میشود، مقبول و پذیرفته است، اما این چیزی از اعتماد مردم به مقاومت در لبنان و فلسطین نمیکاهد و این را روزهای سخت آینده ثابت خواهد کرد.