ارائه دهنده نرم افزار های طرح ریزی منابع سازمانی erp
همگام با توسعه دنیای مجازی در سراسر دنیا اکثرا مشاغل و سازمان ها به سیستم های کامپیوتریتجهیز شده اند که به دلیل پیشرفت همه روزه ی این سیستم ها ،شرکت های نرم افزاری ناچارند پیوسته تجهیزات خود را آپدیت و مدیریت کنند.
شرکت نیلرام در این راه از کارشناسان خبره که با استفاده از رویکردهای سیستمی و علمی به تدوین صحیح نرم فزارانجام فرایند های سازمانی و توسعه آن بپردازند و تکنولوژی های برتر در سرتاسر جهان را در طرح های خود در جهت انجام فرایند های سازمان سازمان بپردازند.
مفاهیم کلی برنامه ریزی منابع سازمانی (ENTERPRISE RESOURCES PLANNING)
کلمه ERP در اصل مخفف واژگان Enterprise Resources Planning به معنی سامانه تخصیص و برنامه ریزی منابع سازمانی است که طیف وسیعی از فعالیتهای مختلف را که به بهبود عملکرد سازمان منتهی می شود، در بر دارد.
در واقع سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی، یك بسته نرم افزاری مشتمل بر چندین ماژول مرتبط و یكپارچه است كه كلیه فرآیندهای تجاری سازمان اعم از تولید، منابع انسانی، مالی، بازاریابی، فروش و … را پشتیبانی كرده و منجر به یكپارچگی وظایف در سازمان می شود.
از اینرو سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی از نظر بانكهای اطلاعاتی و فرآیندهای سازمانی به مثابه ستون فقرات اطلاعاتی آن سازمان محسوب می شوند و از دیدگاه نرم افزاری، فرآیندهای داخلی سازمان را پشتیبانی می کنند.
تعریف و ماهیت مكانیزاسیون برنامه ریزی منابع سازمانی، علم بكارگیری مجموعهای از سیستمهای الکترونیکی و کامپیوتری، در تمامی فرایندهای کاری یک سازمان است.
البته عملیاتی کردن موثر این مفهوم، نیازمند بررسی تجارب قبلی مكانیزاسیون در سازمانها و تحلیل مشکلات آنها دارد.
عموما ابزارهای نرم افزاری که به صورت مجزا و یا جزیره ای در سازمانها تهیه شده و یا استقرار پیدا می کنند دچار کاستی های فراوانی می باشند که در طول زمان هزینه های سنگینی را به سازمان و منابع آن وارد می نمایند.
این موضوع در تصمیم گیری و تصمیم سازی مدیریت حائز اهمیت می باشد که استفاده از ابزارهای برنامه ریزی منابع سازمانی (Enterprise Resources Planning) سبب رفع این نقصان خواهد شد.
با توجه به اینکه نرمافزارهای یکپارچه به عنوان یک ابزار جدی در حوزه مدیریت سیستمها می باشد، در سال های اخیر میزان استقبال از راهکارهای یکپارچه اطلاعاتی به خصوص مدیریت منابع سازمانی ERP افزایش یافته است.
از اینرو شرکت های فعال در این حیطه سعی دارند تا با اطلاع رسانی سازمان ها علاوه بر افزایش آگاهی و دانش آن ها در این حوزه منجر به انتخاب درستی در زمان ارزیابی و بکارگیری این نوع سیستم ها شوند.
از جمله ویژگی های بارز نیلرام تخصص در حیطه “مهندسی صنایع” است. نیلرام توانسته است با تکیه بر نیروهای تخصصی به استانداردسازی نرمافزار خود در شاخههای بزرگی از صنایع بپردازد و راهکاری استاندارد متناسب با صنایعی همچون صنایع فلزی، چوبی، غذایی، بازرگانی، تاسیسات و خودرو و … ارائه نماید.
انعطاف نرمافزار نیلرام این قابلیت را میدهد تا صنایع مختلف از این راهکار یکپارچه بهره ببرند و سیستمها و روشها متناسب با عملیات صنایع مختلف هماهنگ شوند.
در واقع نیلرام با استفاده از یک گروه خبره سیستمی، به مطالعه بهروشهای عملیاتی صنایع مختلف پرداخته و این مطالعات منجر به توسعه محصولی شده است که به خوبی در صنایع مختلف آزموده شده است.
به اعتقاد ما کلیه رویه های یکپارچه در هر سازمان قبل از مکانیزه شدن، نیازمند مطالعه، بهینه سازی و مکتوب سازی توسط گروه خبره متخصص در هر رشته است.
پس از انجام این امر، شرکت نیلرام توسط پروژه شناخت نیازهای تلویحی و تصریحی رویه های مکتوب را در سازمان مشتری شناسایی نموده و پس از بررسی های داخلی، پیشنهادهای اجرایی خود را به سازمان ارائه می نماید.
پس از این مرحله واحد تولید با استفاده از سبک و رویکرد ابزاری اوراکل نیازهای مشتری را با نرم افزارهای تکمیلی و یا جدید به انجام می رساند.
سپس نرم افزارها توسط واحد پشتیبانی مستقرگردیده و پرسنل سازمان طبق برنامه ریزی مدون و سرفصلهای آموزشی مورد آموزش قرار گرفته و پس از این دوره و دریافت بازخوردهای عملیاتی جهت کاربردی نمودن ابزار و تحویل نهایی به سازمان مشتری اقدامات مقتضی اعمال می گردد.
ما تا زمان درخواست مشتری خود را مکلف به بهینه سازی نرم افزارهای که توسط واحد تحقیق و توسعه تدوین شده اند می دانیم.
ما برای تضمین کیفیت خدمات ادعا شده، خود را مکلف به رعایت رویه های یکپارچه و نظام جامع مدیریت استراتژیک تدوین شده می دانیم.
برنامه ریزی منابع سازمانی-ERP چیست؟
تعاریف متعددی را می توان برای منابع سازمانی erp ارائه داد ولی ما در این مقاله منابع سازمانی را از نگاه بارنی مورد بررسی قرار می دهیم.
وی با توجه به تعاریف پیشین که از منابع سازمانی erp ارائه شده است این منابع را در سه دسته اصلی تقسیم بندی کرده است که در زیر به معرفی و تعریف هر یک می پردازیم.
منابع از جنس سرمایه های فیزیکی:
تمامی تکنولوژی های فیزیکی که در یک کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد مانند امکانات و تجهیزاتی که در یک کارخانه استفاده می شود، موقعیت فیزیکی یک کسب وکار و میزان دسترسی که به مواد اولیه دارد می تواند نمونه های از منابع فیزیکی محسوب شوند.
منابع از جنس سرمایه های انسانی:
به روابط میان انسان ها و قدرت هایی که یک فرد دارد مانند هوش و ذکاوت، آموخته ها و تجربیاتی که در محیط کسب و کار به دست آورده است و میزان قدرت او در قضاوت و تصمیم گیری را گویند.
ویژگی های نام برده فقط شامل پرسنل نیست بلکه مدیران نیز باید از این ویژگی ها و حتی بیشتر برخوردار باشند. موارد مربوط به منابع انسانی فراوان اند اما چند مورد نام برده از اصلی ترین آن ها هستند.
منابع از جنس سرمایه های سازمانی:
هر سازمانی از یک ساختار خاص پیروی می کند. گرچه همه آن ها یک خصوصیات مشترک با هم دارند.
در حالت کلی می توان به ساختار سازمانی (گزارش دهی به مافوق یا مسئول مربوطه)، برنامه ریزی های رسمی و غیر رسمی، سیستم های کنترل مدیریتی که در یک سازمان وجود دارد، ایجاد هماهنگی و روابط هر یک از بنگاه های اقتصادی با گروه های دیگری که در بیرون از مجموعه وجود دارند از جمله مثال های سرمایه های سازمانی است.
تعاریف بارنی حرف تازه ای برای گفتن ندارد، وی سرمایه های سازمانی را بیشتر مورد تاکید قرار می دهد.
همه انسان ها سرمایه های انسانی و فیزیکی را کاملا درک می کنند و سرمایه های منابع سازمانی erp نیز که نامشهود است در حیطه مدیران بوده در بین آن ها رایج است.
مدیریت استراتژیک چیست؟
تاکنون تعاریف زیادی از مدیریت استراتژیک بیان شده است اما هیچ یک از آنها به عنوان تعریف دقیق از استراتژی قابل قبول نیست.
اگر بخواهیم یک تعریف از مدیریت استراتژیک ارائه دهیم به گونه ای که تا حدودی درست باشد و هم مفهوم را به خواننده انتقال دهد، می رویم سراغ تعاریفی که افراد موفق مانند جک ولش مدیر افسانه ای جنرال الکتریک و مایکل پورتر از این نوع مدیریت ارائه داده اند.
جک ولش خودش را مخاطب قرار داده و گفته تصمیمات شفاف و دقیقی که من در مورد نحوه رقابت با دیگران اتخاذ می کنم. مایکل پورتر ابتدا یک تعریف از استراتژی ارائه داد اما در طی سال ها به تصحیح آن پرداخت و در نهایت این تعریف در دست است که می گوید.
مدیریت استراتژیک یعنی از منابع کم تر که کارایی بیشتری دارند، کارهایی را که هیچکس قادر به انجام دادنشان نیست انجام دهیم. عده ای همین که اسم این نوع مدیریت را می شنوند بلافاصله سراغ تعاریف افراد آکادمیک مانند مینتزبرگ و پورتر می روند.
اما دلیل اینکه ما از جک ولش اسم بردیم این است که وی یک مدیر استراتژیک موفق است و پذیرش وی به عنوان یک الگوی مدیر استراتژیک کار عاقلانه ای است.
تعریف مدیریت استراتژیک
همانطور که گفته شد تعریف دقیق و مشخصی از مدیریت استراتژیک در دسترس نیست، زیرا دانشمندان و مدیران بسیاری تعاریف متعددی را از آن ارائه داده اند.
اگر ما در اینجا بخواهیم بر اساس تعاریف افراد سرشناس و آکادمیک یک تعریف و مفهوم کلی از این نوع مدیریت ارائه بدهیم باید بگوییم که یک نفر که مدیریت یک مجموعه را بر عهده می گیرد باید یک چهارچوب مشخص برای کارش داشته باشد.
همه برنامه هایی را که در شرکت می خواهد پیاده کند باید در آن چهارچوب مشخص باشد، هیچکس جز خودش نیز از آن برنامه استفاده نکند، این برنامه باید به گونه ای باشد که سبب موفقیت فرد در زمینه کاریش و پیروزی وی بر رقیبانش شود.
عده ای به برنامه ریزی استراتژیک اعتقادی ندارند اما مدیریت با این سبک را قبول دارند. نکته ای که در این میان خود نمایی می کند این است که آیا بدون برنامه ریزی می شود یک هدف مشخص را دنبال کرد؟ پس مدیریت استراتژیک تکمیل کننده برنامه ریزی استراتژیک است و بدون برنامه ریزی نمی شود تصمیم صحیح و مشخصی اتخاذ کرد.