در این مقاله، قصد داریم درباره اینکه صندوق اهرمی چیست و ساختار، مزایا، معایب، ریسکها و فرصتهای آن را بررسی کنیم تا سرمایهگذاران بتوانند تصمیمات بهتری اتخاذ کنند.
صندوقهای اهرمی در قالب صندوقهای قابل معامله(ETF) و صندوقهای مبتنی بر صدور و ابطال طراحی میشوند. این صندوقها به دو واحد مختلف تقسیم میشوند: واحدهای عادی (برای سرمایهگذاران با ریسکپذیری پایینتر) و واحدهای اهرمی (برای سرمایهگذاران با ریسکپذیری بالا).
واحدهای اهرمی معمولاً به پشتوانه وام یا استقراض مالی از منابع مختلف مانند بانکها یا کارگزاریها و واحدهای عادی تقویت میشوند تا افراد بتوانند با ضریب بیشتری نسبت به آورده اولیه سرمایهگذاری انجام دهند. بهعبارت دیگر، این ساختار به سرمایهگذاران امکان میدهد با سرمایه کمتر، در ابعادی بزرگتر فعالیت کرده و از نوسانات قیمتی، بازده بیشتری کسب کنند.
صندوقهای اهرمی مجموعهای از ابزارهای مالی را به کار میگیرند که عمدتاً شامل موارد زیر است:
این ابزارها به مدیر صندوق امکان میدهند تا با ایجاد تعادل بین ریسک و بازده، استراتژیهای مناسبی را اتخاذ کند.
یکی از ویژگیهای مهم در مدیریت صندوقهای اهرمی، رعایت محدودیتهایی است که توسط نهادهای نظارتی یا اساسنامه صندوق تعیین میشود. این محدودیتها معمولاً شامل:
همچنین برای کاهش ریسک سیستماتیک، معمولاً محدودیتهایی برای نوسانگیری روزانه یا خرید و فروشهای مکرر در نظر گرفته میشود تا ثبات و عملکرد بلندمدت صندوق حفظ شود.
برای محافظت از دارایی سرمایهگذاران خرد و اطمینان از رعایت اصول حرفهای، صندوقهای اهرمی معمولاً دارای حدود مشخصی برای میزان سرمایهگذاری مجاز هستند. این حدود ممکن است به صورت زیر تعریف شوند:
تحلیل دقیق ریسک و بازده صندوقهای اهرمی برای هر سرمایهگذاری ضروری است. ریسک در این صندوقها معمولاً شامل موارد زیر است:
صندوقهای اهرمی از لحاظ ساختار ذاتی، ریسک بالاتری نسبت به صندوقهای دیگر مثل صندوقهای درآمد ثابت یا صندوقهای مختلط دارند. دلیل اصلی این تفاوت، استفاده از اهرم مالی است که باعث میشود نوسانات کوچک در بازار منجر به تغییرات قابلتوجهی در ارزش خالص دارایی (NAV) صندوق شود.
در سایر صندوق ترکیب داراییها معمولاً محافظهکارانهتر است و بخش زیادی از آن به اوراق بدهی یا ابزارهای با ریسک پایین اختصاص دارد. اما در صندوقهای اهرمی، تمرکز بر سودآوری بیشتر است، حتی اگر این سودآوری همراه با پذیرش نوسانات بالا باشد. بنابراین، سرمایهگذاران باید توجه داشته باشند که ورود به صندوقهای اهرمی نیازمند درک عمیقتری از ریسکهای بازار است.
تحلیل گذشتهنگر عملکرد صندوقهای اهرمی نشان میدهد که در دورههای رونق بازار، این صندوقها توانستهاند بازدهای فراتر از شاخص کل یا سایر صندوقهای سرمایهگذاری کسب کنند. اما در شرایط رکود یا نوسانات شدید منفی، افت شدید ارزش داراییها نیز دیده شده است.
بازده مورد انتظار در صندوقهای اهرمی به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله:
سرمایهگذاران باید با دیدی واقعبینانه به بازدهی احتمالی نگاه کرده و عملکرد تاریخی صندوق را در کنار شاخصهای مالی آن تحلیل نمایند.
برای ارزیابی عملکرد صندوقهای اهرمی، باید از شاخصهایی مانند نسبت شارپ، نسبت سورتینو، بتا و حداکثر افت سرمایه (Maximum Drawdown) استفاده کرد.
با استفاده از این شاخصها، میتوان فهمید آیا صندوق مورد نظر به شکل مؤثری از اهرم استفاده کرده یا خیر و آیا ریسک پذیرفتهشده با بازدهی بهدستآمده متناسب بوده است.
یکی از ویژگیهای بارز صندوقهای اهرمی، حساسیت بالا نسبت به نوسانات بازار است. افزایش یا کاهش قیمتها در بازار میتواند تأثیر دوچندانی بر ارزش داراییهای این صندوقها بگذارد که ناشی از ساختار اهرمی آنهاست.
بهعنوان مثال، کاهش 10 درصد در ارزش سهام میتواند منجر به افتی بیش از 20 درصد در واحدهای اهرمی شود. این موضوع اهمیت مدیریت ریسک و متنوعسازی پرتفوی را دوچندان میکند. مدیران صندوق باید سیاستهایی اتخاذ کنند که در شرایط نوسانی، افت ارزش داراییها کنترلشده باشد و از ورود به معاملات پرریسک جلوگیری شود.
سیاستهای سرمایهگذاری در صندوقهای اهرمی بسته به هدف و ساختار صندوق، بسیار متنوع هستند. این سیاستها شامل نحوه تخصیص منابع به داراییهای پرریسک، استفاده از ابزارهای مشتقه، تعیین سطح اهرم و نوع صنایع هدف میباشد.
برخی از این سیاستها عبارتاند از:
این سیاستها باید بهگونهای تنظیم شوند که هم اهداف بازدهی سرمایهگذار برآورده شود و هم سطح قابلقبولی از ریسک مدیریت گردد.
مدیران صندوقهای اهرمی معمولاً از چند استراتژی رایج برای مدیریت منابع بهره میبرند، از جمله:
استفاده از این استراتژیها نیازمند تخصص و دانش عمیق از بازار است، چرا که یک تصمیم اشتباه میتواند منجر به زیانهای سنگین شود.
یکی از ویژگیهای صندوقهای اهرمی، شفافیت در تعیین اهداف بازدهی است. مدیر صندوق معمولاً هدفی مشخص از میزان بازده مورد انتظار (مثلاً ۲ برابر بازده شاخص بورس) اعلام میکند و بر اساس آن، ترکیب داراییها و میزان اهرم را تنظیم میکند.
البته این هدفگذاری باید با در نظر گرفتن ریسک بازار، نقدشوندگی داراییها و محدودیتهای نظارتی صورت گیرد تا به جای دستیابی به سودهای فرضی، عملکرد واقعگرایانهای حاصل شود.
مدیریت سرمایه در صندوقهای اهرمی اهمیت بسیار بالایی دارد؛ زیرا کوچکترین خطای محاسباتی یا تصمیمگیری نادرست میتواند باعث افت ارزش سرمایه کل صندوق شود.
مدیر صندوق با بررسی نسبتهای مالی، تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بازار و پایش روزانه وضعیت پرتفوی، سعی میکند بهترین ترکیب سرمایهگذاری را ایجاد کند. همچنین تخصیص بهینه بین واحدهای عادی و اهرمی، استفاده از ابزارهای کنترل ریسک، و تعیین حد ضرر و سود برای معاملات از جمله وظایف اصلی مدیریت سرمایه در این صندوقهاست.
برای کاهش ریسک و بهینهسازی بازده، تنوع در پرتفوی صندوقهای اهرمی امری ضروری است. این تنوع میتواند در سطوح مختلفی اعمال شود:
مدیران موفق معمولاً تلاش میکنند پرتفوی صندوق را در مقابل شوکهای احتمالی بازار مقاوم کنند.
یکی از استراتژیهای جذاب در صندوقهای اهرمی، استفاده از فرصتهای آربیتراژ است. آربیتراژ به معنای کسب سود از اختلاف قیمت در دو بازار یا دو ابزار مالی مشابه است. صندوقهای اهرمی میتوانند با استفاده از اهرم مالی، این اختلاف قیمت را بهصورت مؤثر شناسایی و از آن بهرهبرداری کنند.
برای مثال:
اجرای موفق این استراتژیها نیازمند دسترسی به سیستمهای معاملاتی پیشرفته و مدیرانی با توان تحلیل بالا است.