در این کلیپ عدهای از دختران بعد از مطرح شدن سوال تصور دنیای بدون محمدرضا گلزرا غرق در اشک و آه میشوند. این کلیپ چند دقیقهای جنجال خاصی را به همراه نداشت و بسیاری از مخاطبان نسبت به آن بیتفاوت بودند اما جنجال اصلی جملات مطرح شده توسط نوجوانان طرفدار است.یکی از طرفداران که دختری کم سن و سال است، میگوید " سخت است تصور دنیای بدون محمدرضا گلزار و اگر ایشان نباشد من هم نیستم "دختری دیگر که شاید نهایتا 15 سال سن داشته باشد درباره تصور دنیای بدون محمدرضا گلزار میگوید " طاقت فرسا است، اصلا نمیشود، دوام نمیآوریم، نمیتوانیم " و با گریه ادامه میدهد " خیلی سخت است".یکی دیگر از طرفداران که ظاهرا از دیگر دوستانش بزرگتر است، میگوید:" زمانی که ایشان کرونا گرفتند فقط به یک نقطه خیره میشدم و با خود فکر میکردم مگر میشود اصلا همچین چیزی( محمدرضا گلزار کرونا بگیرد ) و مدام به خدا میگفتم اگر میخواهی زندگی من را بگیر و زندگی من خراب شود ولی ایشان خوب شود."طرفدار پسر دیگری در این باره میگوید " اگر محمدرضا گلزار نباشد من در زندگیام بیانگیزه میشوم."اینها بخشی از صحبتهای جنجالی عدهای از نوجوانان جامعه ما درباره الگوی زندگی شان محمدرضا گلزار است. سنین نوجوانی و جوانی به گونهای است که افراد مدام در حال هویت یابی به وسیله یافتن الگو برای زندگی خود هستند. اما متاسفانه در جامعه ما الگوی مناسبی برای نوجوانان تعریف نمیشود و الگوهای مناسب در دسترس آنها قرار ندارند. محمدرضا گلزار نه قهرمان ملی است و نه دانشمند و عالم و حتی سال هاست که در بازیگری کار موفقی نداشته است و صرفا به قرار گرفتن در بیلبوردهای تبلیغاتی اکتفا کرده است ولی امروز الگوی نوجوانان کشور شده است. نوجوانانی که زندگی شان را میدهند تا گلزا زنده بماند. این کلیپ بیشتر از جنجالی بودن ترسناک است ترس از نوجوانان بدون الگوی مناسب که سرگردان بدون راهنما رها شده اند.زیرا نوجوانان نتوانستهاند الگویهای مناسبی را برای خود انتخاب کنند و جملاتشان بیشتر حاکی از شیفتگی است.همچنین این کلیپ باید به افراد مشهور این هشدار را بدهد که هر نوع رفتاری از جانب آنها میتواند الگوی عدهای قرار بگیرد.
استحاله شخصیتی و روانی
محمد صالحنشان روانشناس و استاد دانشگاه در این باره به آفتاب یزد گفت:«پیرو موضوع مطرح شده بد نیست که ابتدا نظری بر تحولات انسان در دوران نوجوانی بیندازیم. در این دوره که در روانشناسی از آن به عنوان دوران سخت و پرفشار زندگی از نظر رشد روانی یاد میشود و با تحولات بنیادین در سیستم بیوشیمایی مغز همراه است، آنچه که به شکلی بسیار شایع دیده میشود، بروز افسردگی، اضطراب و عدم کنترل بر روی هیجانات اساسی است. همچنین این دوره از نگاه صاحب نظران دوران هویت یابی و به عبارت دیگر دوره انسجام هویت در برابر سردرگمی نقشها است. بدین معنا که نوجوان در صورت عبور بدون آسیب از این مرحله رشد، به انسجام و یکپارچگی در هویت و تعریف مناسب از خود و انتخاب الگویی مناسب و شایسته برای رسیدن به کمال انسانی دست مییابد و در صورت نبود شرایط مناسب و حمایتگرایانه روانی دچار سردرگمی در تعریف از هویت خویشتن و الگوبرداریهای نامناسب از افرادی میشود که به زعم کارشناسان هیچ دستاورد علمی، هنری،اجتماعی، فرهنگی و... نداشته و صرفا به واسطه شهرت، ثروت و زیباییهای ظاهری توانستهاند گروهی از عوام را پیرامون خود جذب نمایند. نوجوانی دوره کمال گرایی است و در حقیقت زمانی که نوجوان در سایه عدم وجود الگوهای مناسب فکری و رفتاری نتواند هویت خود را در مسیر کمال مطلوبش باز تعریف نماید به ناچار به الگوهای دم دستی، عوامانه و سطحی چنگ میزند. این فرآیند میتواند تا جایی پیش برود که او را دچار وابستگی افراطی و بیمارگون نموده و به واسطه خیالپردازیهای عمیقی که رخ میدهد، نوجوان تا مرز استحاله شخصیتی و روانی و به تبع آن افسردگی عمیق پیش میرود. »
منبع فیلم: دلگرم