زمانی که دلار جهشدار حرکت میکند، بازار آهنآلات نیز با فاصلهای کوتاه واکنش نشان میدهد. این واکنش در ماههای اخیر نه صرفاً بر میلگرد، بلکه بیش از هر مقطع دیگری بر انواع ورق اثر گذاشته است. تغییرات هزینه انرژی، حملونقل، مواد اولیه و محدودیت مقطعی تولید در کنار رشد نرخ ارز، باعث شده قیمت ورق آهن در اغلب مبادی کف بازار، نه تنها به ثبات نرسد بلکه در مسیر افزایشی کنترلشده قرار گیرد. آنچه اکنون بازار تجربه میکند نه یک جهش ناگهانی، بلکه روندی پیوسته و متکی بر هزینه است؛ هزینهای که در همه لایههای تولید انعکاس دارد.

جهش ارزی در ایران تنها یک متغیر اقتصادی نیست. افزوده شدن محدودیت انرژی، هزینه حمل و واردات مواد اولیه، بازار ورق را در موقعیتی متفاوت نسبت به مقاطع طویل قرار داده است. اگر میلگرد وابستگی کمتری به فرایند پوشش، نورد سرد و پولیش دارد، ورق دقیقاً در قلب این فرآیندها قرار دارد. این موضوع دلیل افزایش حساسیت بازار نسبت به قیمت ورق سیاه و ورق گرم است که پایه اصلی ساخت سوله، تانک، اسکلت و سالنهای صنعتی محسوب میشود. تبدیل ورق گرم به ورق سرد یا پوششدار نیز باعث افزایش چندلایه هزینه تبدیل شده است. فرآیند روغنکاری، اسیدشویی، سردنوردی و پولیش تماماً تحت تأثیر هزینه انرژی و مواد اولیهاند؛ به همین دلیل، تغییرات دلار باعث فشار سریعتری بر حوزه ورق میشود و قیمت ورق روغنی نسبت به گذشته با واکنش نزدیکتر و دقیقتری نسبت به ارز حرکت میکند.
آنچه اکنون در بازار فولاد ایران رخ میدهد، جهش هیجانی نیست. بازار نه با شوک ناگهانی روبهروست و نه با افت محسوس. این رفتار دو دلیل دارد: اول اینکه مصرف واقعی در حوزه ساخت و صنعت همچنان پایدار است، دوم اینکه تولیدکنندگان نمیتوانند به دلیل هزینههای تثبیتشده، نرخ را کاهش دهند. اگرچه در بخش قیمتگذاری شاهد سکون نسبی هستیم، اما این سکون، سکون خطی نیست، بلکه ثبات در دامنه بالاتر است.
در واقع، زمانی که نرخ ارز بهطور جهشی افزایش مییابد، کارخانهها بهسرعت نرخ کف و سقف ورق را اصلاح میکنند و پس از آن بازار وارد مرحلهای میشود که در آن کاهش معنا ندارد، مگر با افت محسوس تقاضا. اما با تداوم ساختوساز، نوسازی واحدهای صنعتی، توسعه سالنهای تولید و آغاز پروژههای جدید شهری، تقاضا همچنان فعال است و این واقعیت، مانع شکلگیری رکود قیمت در کوتاهمدت میشود.
با آغاز موج افزایش دلار، بازار تنها برای چند روز شاهد عقبنشینی ظاهری تقاضا بود، اما پس از تثبیت نرخ ارز در سطح بالاتر، جریان تقاضا از سوی سازندگان و کارخانهها دوباره فعال شد. این رفتار نشان داد که بازار در حال تجربه تنظیم جدیدی از سطح قیمتها است؛ تنظیمی که در آن کف قیمت بازتعریف میشود.
شرایطی که اکنون دیده میشود:
این یعنی ثبات در سطح پایینتر در کوتاهمدت محتمل نیست و بازار در وضعیت جدیدی از قیمت قرار گرفته است. در چنین شرایطی، بررسی دقیق قیمت ورق آهن تنها به معنای مشاهده عدد روی تابلو نیست، بلکه ابزار شناخت رفتار زنجیره مصرف است.

در بخش ساختوساز، ورق تنها یک کالای وابسته به اسکلت نیست، بلکه در تکمیل نما، مخزن، پوشش سقف، دیواره سالن و سازه فلزی نقش مستقیم دارد. در نتیجه هر تغییری در قیمت ورق افزایش هزینه کل پروژه را تحت تأثیر قرار میدهد. با توجه به افزایش هزینه حمل، تثبیت نرخ ارز در سطح بالا و تقاضای جاری، پروژههایی که در مرحله سقف یا نصب سازه هستند، بیش از سایرین تحت تأثیر تغییر نرخ قرار میگیرند. در پروژههایی که تأمین ورق را به تعویق میاندازند، تأخیر معمولاً تنها یک تجربه عددی نیست، بلکه تأخیر حمل، زمان نصب و حتی تولید نیز به طول میانجامد. نتیجه این تأخیر، انتقال پروژه به فصلی است که در آن تقاضا افزایش مییابد و همین مسئله باعث شکلگیری موجهای کوچک افزایشی در قیمت ورق سیاه میشود.
در صورتی که ورق گرم دچار افزایش نرخ شود، ورق سرد و روغنی نیز با فاصله کوتاهی تغییر نرخ را تجربه میکنند. فرآیند اسیدشویی، نورد سرد، کویلسازی و پولیش دقیقاً در برابر نوسان انرژی و ارز قرار دارند، بنابراین استراتژی تولیدی کارخانهها در این دوره تغییر کرده و قیمتگذاری ورق به سمت دورههای کوتاهمدت حرکت کرده است.
در معاملات اخیر بازار، مشاهده میشود که تولیدکنندگان ورق سرد از ثبت نرخ بلندمدت خودداری میکنند و قیمت ورق روغنی در محدوده کوتاهمدت اعلام میشود. این مسئله نشان میدهد بازار ورق سرد وابسته به جریان تامین پایدار مواد اولیه است و هر شوک ارزی میتواند دورهای از افزایش نقدی و کوتاهمدت را ایجاد کند.
ورق سیاه با اینکه معمولاً در بخش سنگین فولاد طبقهبندی میشود، به دلیل وابستگی به انرژی و حمل، نسبت به جهشهای ارزی حساستر از میلگرد عمل میکند. میلگرد بیشتر تحت تأثیر پروژههای عمرانی قرار میگیرد و ورق سیاه علاوه بر ساختوساز، در حوزه مخازن، سازههای صنعتی و سالنهای تولید کاربرد دارد. به همین دلیل قیمت ورق سیاه در زنجیره واکنش بازار، زودتر از مقاطع طویل تغییر دامنه میدهد و حتی پس از کاهش محدود نرخ ارز نیز تمایل چندانی به بازگشت ندارد.
بازار ورق در ایران در ماههای اخیر سه تغییر مهم را تجربه کرده است:
این رفتار هم در سطح کارخانه و هم در سطح انبارهای کلان مشاهده میشود و نتیجه آن، محدود شدن بازه انتخابی در خرید است. مصرفکنندگان اصلی یعنی سازندگان ساختمانی، صنعتی و پیمانکاران مسیر جدیدی از خرید را دنبال میکنند که در آن زمان تحویل اهمیت بیشتری نسبت به نرخ ثبتشده دارد. روند فعلی قیمت ورق آهن نشان میدهد که بازار در آستانه تثبیت جدیدی قرار گرفته است؛ تثبیتی که طی آن کاهش نرخ تنها زمانی رخ میدهد که مصرف واقعی دچار افت محسوس شود.

بازار فولاد ایران پس از جهش نرخ ارز در موقعیتی قرار گرفته که در آن قیمتها نه حالت جهشی دارند و نه حالت نزولی؛ بلکه ثبات در دامنهای بالاتر به عنوان الگوی غالب دیده میشود. این ثبات نه نشانه رکود، بلکه حاصل افزایش هزینه تولید و مصرف همزمان در صنعت و ساختوساز است. بررسی حرکت قیمت ورق روغنی، قیمت ورق سیاه و سایر مقاطع تخت نشان میدهد که بازار ورق در کوتاهمدت تمایلی به کاهش ندارد و روند فعلی، مسیر حرکت آرام رو به بالا یا تثبیت مقاوم را تقویت میکند. پروژههایی که در فاز مصرف مصالح قرار دارند، باید بر واقعیت موجود تمرکز کنند: بازار در مسیر بازگشت به قیمتهای قبلی نیست و هر دوره، دامنه جدیدی تعریف میشود. این مسئله، نقش ورق را در اجرای پروژه نه فقط به عنوان کالای سازهای، بلکه عنصر تعیینکننده زمانبندی تبدیل میکند.